6 ماه از انتصاب «علی نوری» در معاونت اقتصادی استانداری گذشت؛ درماندگی او در مهار تورم مضاعف استان و علاج درد چک‌های برگشتی کاملاً مشهود است؛ «اسماعیل زارعی‌کوشا» هم در بد مخمصه‌ای افتاده است!
زمان انتصاب مدیرکل انتقال خون کردستان از دسترس موتورهای جستجوی وب خارج است؛ چند ماه قبل گفته بود کردستان تنها 14 تخت خونگیری دارد و این در حالی است که دوره مدیرکلی او از 14 سال گذشته است!
رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کردستان در باب آمار بیکاری، با یک مغالطه آشکار، سیاست‌گذاری در این حوزه را درست اعلام کرده است! ارائه آمار به این سیاق، به خطا افکندن دولت و جفا در حق ملت است.
زخم‌های مزمن اقتصاد کردستان در دوره زعامت «زارعی‌کوشا» عمیق‌تر شده و تنها مرهم، قدرتمند کردن نظام اداری و اجرایی است نه پوپولیسم؛ این استاندار نقشه راه ندارد؛ او بیش از مردم کردستان نیازمند کمک است!
بررسی شاخص فلاکت در پاییز 1402 نشان می‌دهد کردستان وضعیتی غیرقابل قبول دارد با این حال استاندار، بی‌توجه به خطر بالقوه‌ای که استان را تهدید می‌کند پیگیر برنامه‌های نمایشی عوام‌پسندانه خود است.
گویا قرار است از کمیته امداد برای ورزش و جوانان کردستان مدیرکل بیاید! اگر واقعیت داشته باشد «اسماعیل زارعی‌کوشا» شایسته ترحم است! شاید حکایتی از مثنوی معنوی والی جوان را از ارتکاب اشتباه برهاند!
رئیس پلیس راهور استان کردستان گفت: مخالف بحث طرح زوج و فرد کردن تردد خودروها در سنندج هستم چرا که معتقدم ابتدا باید زیرساخت‌ها را برای مردم فراهم کنیم و بعد آنها را از ورود به خیابان‌ها منع کنیم.
مدیرعامل شرکت گاز استان کردستان گفت: مصرف روزانه گاز کردستان در مهرماه 2.5 میلیون مترمکعب بود و اکنون مصرف گاز در استان با افزایشی 5 برابری به 12.5 میلیون مترمکعب در روز رسیده است.
بانک مرکزی بار دیگر مشت آنهایی را که به جای اجرای مصوبه شورای برنامه‌ریزی کردستان سراغ معرکه‌گیری رفته بودند، باز کرد؛ حالا زارعی‌کوشا مانده و بوی ترشیدگی لاشه مصوبه‌ای که روی دستش مانده است.
مدیر مخابرات منطقه کردستان گفت: یکی از عوامل افت سرعت اینترنت مشترکان خانگی، وجود ایراد در سیم‌کشی تلفن منازل، فرسودگی سیم‌ها و عدم اجرای استاندارد سیم‌کشی است.
زخم چرکین سوءمدیریت استاندار در چینش نیروی انسانی، در ورزش و جوانان کردستان سر باز کرد؛ مدیر مورد اعتماد «اسماعیل زارعی‌کوشا» خلاف واقع گفته و اکنون راز از پرده برون افتاده؛ «مستحق لعنت آمد این صفت»!
